شهید عبد القهار عاصی
هرشب هواي كوچه ي دلدار ميكنم
دل را تسلي از در و ديوار ميكنم
از بسكه با خيال وي آغشته ميشوم
هر ذره را خيال سپيدار ميكنم
با جفت كفتر ته ي پر چال بام شان
از دور دور قصه ي بسيار ميكنم
آنجا براي دفع گمان بد كسان
تمثيل نقش مردم هشيار ميكنم
نذرانه ي مراد همه سيم و زر بود
من نان گرم نذر رخ يار ميكنم
در ماه ، در ستاره ي شام و غروب شهر
او را تمام باغچه ديدار ميكنم
از جنس دل ز سينه دكاني گشوده ام
سرتا به پاي عشقم وبازار ميكنم
هفتم مهر سالروز شهادت عبد القهار عاصی گرامی باد